پايگاه خبري و تحليلي

واكنش جالب خواننده معروف به شايعه فوتش محمدحسين رنجبران مدير كل ارتباط ها عمومي سازمان صداوسيما با تكثير پستي در اكانت كاربري اينستاگرام خود چهره اي از محمد گلريز خواننده سرود‌هاي انقلابي و خاطره انگيز منتشر كرد . رنجبران در توضيحات پست خود به شنيدن خبر درگذشت اين خواننده از زبان يكي از بزرگان ميدان فرهنگ وتمدن ميهن اشاره كرد . وي در ادامه اين پست درباره پيگيري اين خبر توضيح داد و نوشت شايعه‌اي بيش كمبود . 

مرجع اخبار رسمي

پايگاه خبري و تحليلي

به گزارش پندار آنلاين: رنجبران در اينستاگرام نوشت: «در گيرو دار ماجراي كيش بودم كه حدود ساعت يك بعدازظهريكي از بزرگان ميدان تمدن ميهن با گوشي همراهم تماس گرفت و گفت::" آقاي رنجبران آقاي گلريز رو كه خبر داريد؟! " گفتم:" نه، چي شده؟ " گفت::" متاسفانه به رحمت خداوند رفته و خانواده‌اش دارا هستند پيگيري ميكنند براي تدفين در قطعه هنرمندان، اما كارشون به مشكل خورده به اينجانب خبردادند گفتم اينجانب به آقاي رنجبران ميگم پر سرعت پيگيري كنه . . . " عمده بخوانيد خيلي ناراحت شدم و گفتم:" به طبع پيگيري ميكنم خيالتون آسوده باشه . . . " از اونجا كه به اين عزيز خيلي اعتماد داشتم پرسرعت به بچه‌ها گفتم خبرش و تسليت اداره كل روابط همگاني صدا وسيما رو فراهم كنند و چه بسا به مديركل پخش اخبار هم خبردادم براي ساعت چهارده تصوير اضطراري رو آماده كنه و ازطرفي نيز به حميد خواجه نژاد مديريت روابط عمومي سيما گفتم پيگيرقطعه هنرمندان باشه و ولي شماره تلفن خانه آقاي گلريز رو هم برام بفرسته . . . پر سرعت تلفن منزل آقاي گلريزر و ارسال كرد و نيز با اين‌كه روز جاري خيلي درگير بودم گوشي تلفن منزل‌شون رو گرفتم آقايي موبايل رو برداشت و سلام وعليك كردم؛ "منزل آقاي گلريز؟ " آري بفرماييد . . . ببخشيد اينجانب رنجبران هستم از صدا وسيما تسليت ميگم خدمتتون خيلي خبر اندوهگين كننده‌اي بود و . . . آقاي . . . گفتند كه شما به دنبال كار‌هاي قطعه هنرمندان مي‌باشيد من درخدمتتون هستم واقعا ايشون براي ما عزيز بودن و . . . مخلوق پروردگار گفت::" ببخشيد مگه چي شده؟! " گفتم: " مگر آقاي گلريز فوت نشده اند؟! " زد زيرخنده و گفت::" آقاي رنجبران اينجانب خودم هستم گلريزم الحمد الله تندرست هستم هنوز و خنده . خودم هم كلي خنديدم و البته خدارا شكر كردم:" آقاي گلريز خدا را شكر انشاالله كه مدام تندرست باشيد . . . " به سرعت جلوي تكثير خبررو گرفتم و به بچه‌هاي پخش اخبارهم زنگ زدم و البته سريع به آن بزرگ عرصه فرهنگ و تمدن زنگ زدم و شكايت كردم وي نيز كلي خنديد و عذرخواهي كرد و گفت: يك نفر ديگه اين خبر رو بهش داده بوده و شرايط كنوني بهش زنگ مي‌زنم و برخورد ميكنم . . . خلاصه كلي خنديديم در اين روز سخت» .